والدين بايد از تغذيه اجباري کودک بپرهيزند و کودک را هنگام غذا خوردن آزاد بگذارند، اين عمل باعث مي شود احساس استقلال کودک رشد کرده و با احساس رضايت از تغذيه، از آن لذت ببرد.

يک برنامه غذايي متعادل علاوه بر رفع گرسنگي، بايد عناصر غذايي و مواد مغذي لازم براي تندرستي کامل را داشته باشد. استفاده از چهار گروه اصلي غذايي مهمترين راه براي اطمينان از تامين نيازمندي هاي تغذيه اي کودک محسوب مي شود

براي تشويق کودک به غذا خوردن بهتر است غذاي دلخواه او را تهيه کرد و اگر به عللي کودک ميل به خوردن غذا ندارد، از اسباب بازي مورد علاقه اش براي تشويق به غذا خوردن استفاده شود.

مواد غذايي مقوي و مورد نياز کودک را بايد بااحتياط به غذاي او اضافه کرد تا کودک بتدريج به غذاي جديد علاقه مند شود، یک روش براي کم کردن حساسيت کودک به غذا این است که او را در تهيه غذا، يا دادن غذا به عروسک یا از این قبیل دخالت داد.

 

*

از آنجا که فردای جامعه با کودکان امروز شکل می‌گیرد، پس این وظیفه سنگین بر دوش ماست که جسم و روح و روان کودک را به بهترین وجه ممکن پرورش دهیم و سلامت و کارایی او را در حد اعلا اعتلا بخشیم. تغذیه علاوه بر نقش بسیار مهمی که در ارتقای رشد، تکامل، فراگیری و سلامت حال و آینده کودکان دارد، در پیشگیری و درمان تعدادی از بیماری‌های دوران کودکی و حتی بزرگ‌سالی نیز مؤثر است و سبب اعتلای سلامت و بهبود زندگی افراد می‌شود.

شیوه تغذیه، عملاً در سال اول زندگی شکل می‌گیرد و عادت‌های غذایی بین یک تا دو سالگی پی‌ریزی می‌شود. اگر تغذیه کودکان متناسب با نیاز آنان نباشد، ممکن است آن‌ها به انواع سوءتغذیه دچار شوند که از جمله می‌توان به افزایش نیافتن وزن متناسب با سن، چاقی‌های موضعی و بیماری‌های مربوط به ریزمغذی‌ها اشاره کرد.

برای اطمینان از توفیق در امر تغذیه کودکان، باید تغذیه انحصاری با شیر مادر را از دقایق اول عمر شروع کرد و تا پایان شش‌ماهگی ادامه داد. آن‌گاه ضمن شروع به استفاده از غذاهای کمکی مناسب، تغذیه با شیر مادر همچنان باید تا پایان 2 سالگی ادامه یابد (انجمن ترویج تغذیه با شیر مادر جمهوری اسلامی ایران، 1390).

تغذیه کودک در سنین پیش از دبستان و راه‌های به وجود آوردن عادت‌های غذایی سالم

غذا خوردن کودکان در سنین پیش‌دبستانی نامنظم است. اشتهای آن‌ها نسبت به غذا دچار تغییراتی می‌شود که می‌توان آن را به کند شدن یا شتاب گرفتن رشدشان نسبت داد. کودکی که مدتی از وقت خود را با مادر یا پرستار در منزل یا بیرون از منزل، در مهدکودک و دیگر مراکز آموزشی و فرهنگی می‌گذراند، معمولاً میل چندانی به غذا و تنقلات نشان نمی‌دهد.

غذای مورد علاقه کودکان روزبه‌روز تغییر می‌کند؛ به طوری که یک روز به خوردن اسفناج و چند روز به خوراک دیگری میل نشان می‌دهد. کودکان معمولاً هر چند هفته به یک نوع غذا میل دارند و از خوردن هر غذای دیگر خودداری می‌کنند. در این وضع، به علت بی‌میلی به یکی از گروه‌های غذایی مانند سبزی‌ها و میوه‌ها، از مواد مغذی آن‌ها محروم می‌شوند. به هم خوردن تعادل و تنوع غذای کودکان، والدین را نگران می‌کند ولی می‌توان با استفاده از سایر خوراکی‌ها، مواد مغذی لازم برای بدن آن‌ها را تأمین کرد.

این کودکان معمولاً به خوردن گوشت، صبحانه‌های آماده، کیک، نان شیرینی و میوه علاقه دارند و بیشتر وقت‌ها خوردن بیسکویت و کیک را ترجیح می‌دهند؛ زیرا جویدن آن‌ها از گوشت و غذاهای پروتئینی راحت‌تر است.

برای تأمین تغذیه سالم و متعادل این کودکان، باید در وعده‌های اصلی مثل شام و ناهار، به آن‌ها غذای کمی داده شود تا در بین این وعده‌ها، مثلاً پیش از ناهار و هنگام عصر به خوردن تنقلات و یک خوراکی کوچک، مثل چند لقمه نان و پنیر و گردو، عادت کنند.

در این مرحله از زندگی، کودکان باید تنقلات و آنچه را دوست دارند بین وعده‌های غذا بخورند. تا حد امکان لازم است کودکان را از خوردن مواد خوراکی شیرین، چرب و شور باز داشت.

برای اینکه کودک هنگام صرف غذا بهانه‌ای برای نخوردن پیدا نکند، بهتر است برنامه غذایی را تا حد ممکن متنوع و باب میل او تهیه کرد.

نکات مهم در جلب توجه کودک به هنگام غذا خوردن

بهتر است کودک را هنگام صرف غذا به حال خود رها کنید و هرگز او را وادار نکنید که به زور و فشار چیزی بخورد که به آن میل و علاقه‌ای ندارد. پس، هر وقت غذای تازه‌ای درست می‌کنید که قبلاً نخورده، بهتر است مقدار کمی از آن را به او بدهید. چنانچه دوست داشت در نوبت‌های بعدی مقدار بیشتری از آن را بدهید تا رفته‌رفته ذائقه او شکل بگیرد و به غذای جدید عادت کند.

گاهی کودکان دوست دارند مواد غذایی را با دست خودشان بردارند. در این مواقع، بهتر است غذای کودکان شامل یک تکه گوشت یا حبوبات پخته شده همراه با یک نوع سبزی با برگ سبز یا زرد مثل اسفناج، کرفس، کدو حلوایی و هویج به اضافه پلو، نان یا سیب‌زمینی و هر روز همراه با یک میوه باشد. در غیر این صورت، از همان برنامه غذایی روزانه خانواده، مثل خورش سبزی یا خورش قیمه، با تغییرات اندکی که در آن‌ها می‌دهید استفاده کنید؛ مثلاً نمک و چاشنی کمتر (کارولین مور و رابرت شولمن و دیگران، 1389).

نکته مهم دیگر در جلب توجه کودک به غذا خوردن، آرامش و محیط شاد و آرام بر سر میز یا سفره غذاست. هنگام صرف غذا باید از هر موضوع بحث‌برانگیز مثل انتقاد از رفتار یا نحوه غذا خوردن کودک خودداری شود؛ زیرا این‌گونه برخوردها، آرامش و گرمی محیط را بر هم می‌زند و اشتهای کودک را از بین می‌برد.

جمع‌بندی

از آنجا که مغز کودک فعال و پویاست، برای دریافت همه پیام‌های محیط زندگی و اطرافیان آمادگی دارد. عادات خوب غذایی هم باید از سنین پایین به کودک آموزش داده شوند. آموزش عملی و عینی به مراتب اثربخش‌تر از بیان شفاهی است. همه افراد بزرگ‌تر، چه در خانه و چه در مراکز پیش‌دبستانی، باید بدانند که رفتارهای غذایی آنان می‌تواند برای افراد کوچک‌تر خانواده الگو باشد. پس سر سفره و هنگام صرف غذا، حداقل به منظور آموزش فرزندانمان، خودمان هم باید مراقب رفتار و گفتارمان باشیم و به عادت‌های خوب غذایی عمل کنیم؛ مثلاً از جملات «من این غذا را دوست ندارم» و «چقدر بدمزه و بدشکل است» استفاده نکنیم.

*